«تو از دست‌های من سردتری» منتشر شد

«تو از دست‌های من سردتری» منتشر شد

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «تو از دست‌های من سردتری» نوشته بنفشه رحمانی به تازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است. داستان این رمان

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «تو از دست‌های من سردتری» نوشته بنفشه رحمانی به تازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است.

داستان این رمان درباره زنی به نام رها است و مشکلاتی که او در زندگی دارد در خلال سطرهای آن روایت می‌شود. همسر رها مردی به نام محمد است که در زندگی شان سرد است و یکی از موضوعاتی در داستان پیگیری می‌شود، دلیل همین سرد بودن است. پریا و مرجان خواهرزاده‌های رها با وجود داشتن ظاهری سالم و پرانرژی در بخش قرنطینه شیرخوارگاه نگهداری می‌شوند. علت این مساله هم یکی از سوالاتی است که برای رها و خواننده این رمان به وجود می‌آید.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

صدای تلویزیون را گنگ و نامفهوم می شنید. محمد بیدار شده بود. نوار را که فقط یک خط صورتی روی آن دیده می شد در سطل دستشویی انداخت. حتما توی غارش دراز کشیده بود و با کنترل کانال‌ها را بالا و پایین می‌کرد. دست‌هایش را صابون زد و یک مشت آب روی آینه ریخت و دست کشید تا لکه‌های خمیر دندان پاک شود. در بادبزنی سطل آشغال نیمه باز مانده بود. می‌توانست نوار را روی دستمال کاغذی‌های مچاله شده ببیند.

راننده با یکدست فرمان را نگه داشته و دست دیگرش تا آرنج از پنجره بیرون است. قطره‌های عرق لابه لای ریش‌های تنک مشکلی و سفیدش برق می‌زند. هر از گاهی پیچ رادیوی تاکسی را می چرخاند و موج تازه‌ای را می‌گیرد. از کنار تابلوی فلزی سبز و بزرگی می‌گذرند که نام شهرهای مسیر و فاصله باقیمانده تا آن‌ها، به کیلومتر، روی آن نوشته شده. ماشین به سرعت از کنار تابلو می‌گذرد. رها سرش را سریع می‌چرخاند سمت راننده تا پیش از آن که دیر شود تصمیمش را اعلام کند: «اگه ممکنه، من می‌خوام برم ابیانه.» سرعت ماشین کم می‌شود و راننده آن قدر سرش را می‌چرخاند که رها بتواند ابروهای گره خورده‌اش را ببیند: «مگه نگفتی می خوای بری نطنز؟»

این کتاب ۸۰ صفحه، شمارگان ۶۶۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار ریال منتشر شده است.