یک جوان ایرانی‌‌ام عاشق احیای سنت‌های قدیمی

یک جوان ایرانی‌‌ام عاشق احیای سنت‌های قدیمی

زندگی > مهارت‌ها - احسان رحیم‌زاده:سال گذشته همزمان با عزاداری دهه اول محرم در حسینیه امامزاده علی‌اکبر چیذر پرده‌هایی نصب شد که دل و
زندگی > مهارت‌ها - احسان رحیم‌زاده:
سال گذشته همزمان با عزاداری دهه اول محرم در حسینیه امامزاده علی‌اکبر چیذر پرده‌هایی نصب شد که دل و هوش همه را بُرد.

نقوش و نوشته هاي روي پرده ها يا همان كتيبه ها، حال و هوايي سنتي داشت. پارچه ها دستگاه چاپ را لمس نكردند، صرفا با قلموي هنرمندي آشنا شدند كه حميد قربان پور نام داشت؛ گرافيستي كه در مشهد زندگي مي كند و به خاطر نقش هاي متفاوتي كه مي آفريند نامش بر سر زبان ها افتاده است. او تذهيب و خوشنويسي و نقاشي را با هم تلفيق مي كند و حاصلش را در قالب پوستر، جلد كتاب، تايپوگرافي يا هر چيز ديگري ارائه مي دهد.

قربان پور متولد سال 65 است و كارش را از پرده نويسي آغاز كرده، در چند جشنواره همچون پوستر «بهارجان»، «خوشنويسي قرآني» و پوستر «بسم الله» تهران برنده جوايزي شده و خودش را به عنوان يك گرافيست صاحب سبك به جامعه هنري كشور شناسانده است. با مراجعه به صفحه مجازي او با طرح هايي مواجه مي شويم كه از دل برآمده و بر دل مي نشينند. محور گفت وگوي ما با اين هنرمند از گرافيك آغاز و به موضوعاتي چون معماري، خورد وخوراك و سنگ قبر كشيده شد!

  • در طراحي هاي شما رجوع به گذشته ديده مي شود. در عين حال مخاطب مي فهمد كه اين كار امروزي است و شكل و شمايلي نو دارد. چطور شد كه تصميم گرفتيد بين ديروز و امروز پيوند برقرار كنيد؟

دغدغه اصلي من در طراحي گرافيك، بازسازي فضاي قديمي ايراني- اسلامي است. اين فضا دارد فراموش مي شود. به عنوان مثال من كتيبه هاي قديمي محرمي را بازسازي كرده ام. اين كار در گذشته روي پارچه هاي متقال انجام مي شد. الان بنر جاي كتيبه را گرفته است. من پارسال در هيئت رايه العباس اين كتيبه ها را زنده كردم كه خيلي هم ديده شد.

تعدادي از نسخ چاپ سنگي قديمي را جمع آوري كرده ام. لابه لاي سفارش هاي صفحه آرايي، از عناصر به كار رفته در اين نسخ استفاده مي كنم. حروف اين نسخ را استخراج كردم تا دوباره استفاده كنم. هنگامي كه طراحي من را مي بينيد دوباره همان حس نوستالژيك به شما منتقل مي شود.

چاپ هاي سنگي از خط نسخ و ثلث به شيوه خودشان استفاده مي كنند. من نسخ چاپ سنگي زمان ناصرالدين شاه را جمع آوري كردم. چاپ سنگي حال و هواي خوبي دارد. چندبار به من طراحي جلد كتاب پيشنهاد شد كه از موتيف هاي چاپ سنگي استفاده كردم. در تايپوگرافي ها و لوگوهايي كه طراحي مي كنم هم به همين سمت مي روم.

در چاپ سنگي ما با خط هاي اصولي و قانونمند مواجه نيستيم. مردم به خاطر سادگي خط با آن ارتباط برقرار مي كردند. قديمي ها خيلي درگير فرم و زيور نبودند. همان چيزي را كه بلد بودند اجرا مي كردند. عامه مردم يادآوري گذشته را دوست دارند. من از كاشي هاي قديمي عكاسي مي كنم و خيلي مشتاقم كه دوباره اين سنت را با همان حال و هوا بازسازي كنم.

  • در اتاقتان مجموعه اي از وسايل قديمي ديده مي شود.لطفا درباره اين وسايل توضيح دهيد.

به خاطرات قديمي علاقه زيادي دارم. به همين خاطر وسايل قديمي را جمع آوري كرده ام. بعضي ها را خريده ام و خيلي هايشان را ديگران هديه داده اند. خودم از تماشاي اين وسايل لذت مي برم.

  • شما يكي از اعضاي نهضت مردمي پوستر انقلاب هستيد. اين گروه تا به حال چه اقداماتي داشته است؟

بعد از حوادث سال 88 بچه ها احساس خطر كردند كه بايد يك كاري انجام بدهند. چند تا پوستر با حال و هواي آن زمان زدند و به صورت رايگان در اينترنت گذاشتند. هدف ما اين بود كه مردم اين پوسترها را بردارند و چاپ كنند. اين هسته آن زمان شكل گرفت و گسترش پيدا كرد. گرافيست هايي از سراسر ايران به اين نهضت پيوستند.

اين گروه به هيچ جا وابسته نيست. ما دغدغه هاي رهبري را دستمايه كار گرافيكي قرار مي دهيم؛ مثلا ايشان درباره سرطان مصرف صحبت كردند و ما كارگاهي در اصفهان برگزار كرديم و مصرف زدگي را به چالش كشيديم.

  • شما چطور با اين مجموعه آشنا شديد؟

من سال 94 وارد اين مجموعه شدم. در «بهشت رضا(ع)» مجموعه اي ساخته شد به نام جبهه به همين نزديكي. تعدادي پلاكارد چوبي نياز داشتند. من آن زمان كار تابلونويسي هم انجام مي دادم. متن هاي اين ماجرا را آقاي ميري داده بود؛ متن هايي مانند «لبخند بزن رزمنده» و... . اين طوري بود كه با آقاي ميري، دبير نهضت آشنا شدم. آقاي ميري در مشهد زندگي مي كند. تا حالا چند كارگاه برگزار كرده ايم. يك كارگاه كشوري به نام «ايران جوان» در تهران برگزار كرديم كه به موضوع فرزندآوري مي پرداخت.

تمام افرادي كه آمدند به صورت رايگان و جهادي همكاري كردند. در اين كارگاه 4روزه ايده پردازي شد و بچه ها ايده ها را بين خودشان تقسيم كردند. اتودهايي زدند و به استادان دعوت شده نشان دادند. از هر كارگاه تعداد زيادي پوستر بيرون مي آيد. تا الان بيش از 1500پوستر توليد شده و به صورت رايگان روي سايت مجموعه قرار گرفته است. آخرين كارگاه ما «حبل الله» نام داشت كه در جمكران با موضوع وحدت شيعه و سني برگزار شد.

  • از طريق كارهاي گرافيكي اي كه انجام مي دهيد مي توانيد امرار معاش كنيد؟

گرافيك دنياي گسترده اي دارد. هر چيزي كه قرار است توليد شود بايد توليدش تحت نظارت يك طراح گرافيك باشد؛ از طراحي صنعتي تا فيلمسازي و هر چه كه هست، اگر مي خواهد تأثيري بگذارد بايد با يك ديزاينر مشورت كند. هم اكنون هميشه سفارش كار دارم و حسابي سرم شلوغ است. از انتشاراتي هاي متفاوت در سراسر كشور به من پيشنهاد طراحي جلد كتاب مي دهند. طراحي لوگو، پوستر، هويت بصري، فونت و... گستره فعاليت بيشتري را براي يك طراح به وجود مي آورد و طراح مي تواند براساس نياز مشتري عمل كند و همين امر باعث مي شود طيف مراجعه كنندگان، متفاوت و زياد باشد به شرطي كه كارهاي صورت گرفته داراي طراوت و تازگي باشند. من از گرافيك فقط پول درنمي آورم، با اين رشته زندگي مي كنم.

  • اينطور كه پيداست حسابي طرفدار مولفه هاي قديمي هستيد. درست است؟

خودم تصميم دارم در حد توانم فرهنگ ايراني- اسلامي قديم را بازسازي كنم. شما در صفحه شخصي من مي بينيد كه چقدر به اين ماجرا پرداخته ام و به سراغ تايپ هاي قديمي رفته ام. از كانسپت هاي قديمي زياد بهره مي گيريم و از بازسازي شان لذت مي برم و معتقدم بايد اين نقوش و اين حال خوب را تا مي توانيم منتقل كنيم. من آرشيوي از فونت ها و طراحي هاي قديمي دارم.

از كاشي هاي قديمي عكس مي گيرم. قبلا كاشي هايي سردر خانه ها نصب مي شد كه هم باعث زيبايي آن منزل مي شد و هم بار معنوي را منتقل مي كرد و به نوعي توكل كردن بر حضرت حق را به نمايش مي گذاشت كه الان ديگر به كل از بين رفته و ما در ساختمان هايي كه مي سازيم هيچ گاه به اين موضوع نمي پردازيم. خيلي چيزها را به اشتباه از غرب گرفته ايم و نمي دانيم كاربردش چيست.

  • مثلا چه چيزهايي؟

مثلا همين آشپزخانه اوپن، به نظر من چيز مسخره اي است. مطبخ جايي بود كه زن در آن احساس راحتي مي كرد. چون از هيچ جا ديده نمي شد و مي توانست راحت كارش را انجام دهد... ما آشپزخانه اوپن مي سازيم و بعد جلويش پرده مي زنيم... من اگر قرار باشد خانه اي بسازم حتما به سبك معماري خانه هاي قديم خواهم ساخت.

در خانه بروجردي ها در كاشان شما مي بينيد كه شكيل ترين اتاق متعلق به زن خانواده است. زن جايگاه والايي از ابتدا داشته و هميشه دنج ترين و بهترين اتاق ها را به خانم آن خانه اختصاص مي دادند. كارهاي قديمي ها همه اش براساس يك حكمتي بوده. من مطلبي خواندم كه در آن راجع به فَلَك كردن در مدارس يا نظميه ها صحبت كرده بود و مطلب جالبي نوشته بود كه سيستم گردش خون در بدن از طريق ماساژكف پا اتفاق مي افتد. بچه هايي كه در مدرسه فلك مي شدند، در واقع در بدنشان گردش خون بهتر اتفاق مي افتاده و اين تنبيه بدني به نوعي كمكي هم بوده به آن شخص؛ حتي تنبيه هاي گذشته هم حكمتي داشته اند!

  • الان چقدر به سبك زندگي قديمي پايبند هستيم؟

الان اصلا زندگي ايراني - اسلامي نداريم؛ از غذا خوردن و لباس پوشيدن مان گرفته تا معماري و... . در بازار چيزهاي مدرني هست كه مجبوريم همين ها را خريداري كنيم. در كنارش مي توانيم چاشني هاي كوچكي داشته باشيم؛ مثلا قندان و ليوان سنتي بخريم. ايده آل من اين است كه سنت ها و وسايل قديم را بازسازي كنم. دوست دارم مردم ظروف تفلون را دور بريزند و دوباره ظروف مسي بخرند. ظروف مسي هم زيبايي بيشتري دارند و هم براي سلامتي مفيد هستند.

شما مي توانيد ساعت ها به ظروف مسي نگاه كنيد و لذت ببريد. من مخالف مدرن بودن نيستم ولي فكر مي كنم داريم يك چيزهايي را فدا مي كنيم. فضاي شهري مان هم بلاتكليف است. ما از غرب فقط ساختمان هاي شيك و اتوكشيده شان را ديديم و سعي كرديم مثل آنها عمل كنيم. ساختمان هاي جديد مي خواهند اداي غربي ها را دربياورند ولي همين كار را هم درست انجام نمي دهند. بافت قديم اطراف حرم امام رضا(ع) از بين رفته و ساختمان هاي مسخره جايش را گرفته است.

بافت قديم هر شهري هويت آن شهر است و آيندگان بايد از اين ميراث بهره ببرند. متأسفانه اين ديدگاه اصلا در شهرسازي مدرن جايگاهي ندارد و ما شاهد اين فاجعه هستيم كه بافت قديم را خراب مي كنند و جايش بتن و سيمان و آهن در زمين مي كارند. من دوست دارم دوباره سردر خانه ها كاشي نصب شود. الان شما وقتي از كنار خانه هاي قديمي رد مي شويد، ناخودآگاه توقف مي كنيد. چون تماشاي اين خانه ها لذتبخش است. در شهرهاي شيراز، يزد و كاشان هنوز بافت قديمي حفظ شده است.

  • شما در مقابله با اين جريان براي خودتان چه وظيفه اي را تعريف كرده ايد؟

من مي خواهم چشم مردم را از چيزهاي سنتي و نوستالژيك پركنم. من آنقدر سرمايه ندارم كه بخواهم يك محصول توليد كنم. حداقل كارم اين است كه كالاهاي قديمي را جمع كنم و در اطرافم قرار دهم يا اينكه در طراحي هايم از فونت ها و نقوش قديمي استفاده كنم. لوازم مربوط به خورد و خوراك خيلي برايم مهم است. آدم بايد از غذا خوردن لذت ببرد. خيلي دوست دارم مجموعه اي از ظروف را توليدكنم.

  • چه عاملي باعث مي شود كه از تماشاي كارهاي گرافيكي قديمي لذت ببريد؟

من در جايي گفته بودم كه در اين هنر جديد چيز جديدي نمي بينم ولي تا دلتان بخواهد در كارهاي قديمي چيزهاي شگفت انگيز و فوق العاده مدرني مي بينم. به نظرم قديمي ها جديدتر هستند. هر چه زمان مي گذرد اينها به روزتر مي شوند. من از طرح هاي قديمي چيزهاي جديدتري پيدا مي كنم. طرح ظرف هاي قديمي ديگر تكرار نمي شود.

امروز مردم در ظرف هايي غذا مي خورند كه قشنگ نيست. آدم با ظرف هاي جديد اشتهايش باز نمي شود. درصورتي كه قبلا از اين ظرف ها استفاده روزانه مي كردند و به آن نگاه زينتي نداشتند. يك قوطي كبريت ساده هم در نهايت زيبايي طراحي مي شده و من تصويرهاي زيادي از اينها را جمع آوري كرده ام. راستش را بخواهيد گاهي تركيب بندي و همنشيني و كنتراست رنگ هاي آنها به من در طراحي كارهايم كمك مي كند و من از آنها بهره مي برم. براي قديمي ها مهم بود كه كالاي داخل خانه شان زيبا باشد. ما مجبوريم كه زندگي كنيم. پس بايد درست و قشنگ اين كار را انجام بدهيم. اسلام هم همين را مي خواهد؛ چون اسلام دين زيبايي است.

  • شما براي هيئات عزاداري زيادي كتيبه طراحي كرده ايد. لطفا درباره اين هنر و اهميت آن توضيح بدهيد.

وقتي مي خواهيم مجلس عزايي برگزار كنيم براي اينكه نشان بدهيم عزادار هستيم بايد پرده اي بزنيم. مردم ما ارادت زيادي به امام حسين(ع) دارند و ارادت شان را به شكل زيبايي بروز مي دهند. سال پيش من به تكيه سادات اخوي در تهران رفتم. اين بنا تا جايي كه من متوجه شدم در دوره مظفرالدين شاه ساخته شده است. معماري اين تكيه دست نخورده بود.

دور تا دور بالكن مردها نشسته بودند و وسط خانم ها بودند. كتيبه هاي آنجا درجه يك ترين هستند. نقوش روي اين كتيبه ها و نوع بهره گيري از نقوش گياهي و حيواني اش بي نظير است؛ شكيل و زيبا و در عين حال بسيار ساده و تأثيرگذار. كتيبه مي تواند پشت سر سخنران قرارگيرد يا اينكه به صورت عمودي نصب شود. خيلي ها فقط همين پرده ها را كتيبه مي دانند. اما من مي گويم هر پرده اي كه براي عزاي سيدالشهدا نصب شود، كتيبه است.

  • چه اصراري داريد كه نقوش كتيبه ها را با دست بكشيد؟

در كتيبه هاي قديمي چيزي كه وجود داشت حال خوب بود و به عقيده من اعتقاد و عقيده آنها و خلوصشان باعث نور شده و تأثيرگذار هستند. گاهي شايد مضحك باشد كه بگوييم وقتي 2تا گل كشيده مي شود شما مي بينيد كه اين دو شبيه به هم نيستند. اين دو گل قرينه هم هستند ولي شباهتي به هم ندارند. حتي خط ها هم صاف نيستند. من خواستم فضاي كتيبه را به همان سمت ببرم و شروع كردم كتيبه ها را با دست كشيدن و عمدا كاري كردم كه يك جايي خط ها اعوجاج داشته باشد. مخاطب خودش مي فهمد كه اين گل ها با دست كشيده شده است.

  • در رنگ بندي كتيبه ها چه نكاتي را رعايت مي كنيد؟

كتيبه هاي قلمكار رنگ زمينه روشني دارند، برخلاف كتيبه هاي فعلي كه غالبا مشكي اند. من برداشتم اين بوده كه اينها چون قرار بوده 2ماه دائما در معرض ديد مردم باشند نبايد خسته كننده به نظر بيايند و بايد هميشه جذابيت داشته باشند. چون معمولا مردم مي گويند رنگ مشكي در نظرشان رنگ خوبي نيست و وقتي قرار است 2 ماه همه جا سياه پوش باشد شايد بار منفي داشته باشد.

اين فقط و فقط تفكر من است و جايي نخوانده ام. حالا من هم سعي كرده ام در كتيبه ها از همان روش استفاده كنم و رنگ پرده را روشن گرفته ام ولي براي بهتر ديده شدن از رنگ مشكي براي غالب پرده استفاده كرده ام و فضاي كتيبه خيلي مشكي نيست كه مخاطب زده شود. رنگ غالب مشكي است ولي مشكي به صورت زيبايي در فضا پخش شده است.

دركتيبه هاي هيئت رايه العباس تهران علاوه بر رنگ مشكي از رنگ قرمز نيز استفاده كردم. شايد باور نكنيد در برخي از طراحي هايم از روي سنگ قبرهاي قديمي الهام مي گيرم. من از سنگ قبرهاي قديمي عكاسي كرده ام. يكي از دوستان عكس هاي سنگ قبر را ديد و حرف جالبي زد. گفت آدم اينها را كه مي بيند دوست دارد بميرد! قديمي ها براي مرده هايشان هم عزت و احترامي ويژه قائل بودند. الان با وجود تكنولوژي هاي متعدد به جاي استفاده درست از همان ماشين ها به طرز فاجعه آميزي سنگ قبرهايمان را طراحي كه نه، همينجوري يك چيزي مي سازيم.

  • فونت هايي كه در كارهايتان از آنها استفاده مي كنيد خاص و منحصر به فرد هستند. اين فونت ها را خودتان ابداع كرده ايد؟

هنوز در حال كشف و شهود هستم. چندتايي فونت دارم كه به زودي وارد بازار مي شود. يكي از دوستان مجموعه كتابي دارد و دنبال فونت كودكانه است. من اتود زدم و فونت در حال توليد است. خيلي وقت ها خودم فونت هاي قديمي را بازسازي مي كنم. روي خط كوفي شيطنت هايي كردم كه تبديل به فونتي جديد شد. يكي از مشكلات كارهاي گرافيكي اين است كه فونت ها شبيه به هم هستند. خودم زماني داشتم روي فونت كوفي مغربي كار مي كردم. بعدها ديدم هنرمندي عرب اين كار را انجام داده است و فونتي بر همان اساس طراحي و آماده ارائه كرده است.

  • تايپوگرافي كلمات و جملات مذهبي چه تفاوتي با كارهاي معمولي دارد؟

روح حاكم بر آن كلمه خودش تعيين مي كند كه چگونه بايد باشد. حس معنوي اي كه از خود جملات مذهبي مي آيد و عنايت و نوري كه در خود آن كلمه يا جمله هست يك امتياز براي ديده شدن محسوب مي شود؛ نور را مي نويسيم و نور به چشم ديگران مي رسد و بر قلب مي نشيند. درواقع ما كاري نمي كنيم و هر آنچه زيبا به چشم مي آيد عنايت و نور همان كلمه است. من شخصا از اينكه اين كلمات را بنويسم و استفاده كنم خيلي لذت مي برم و معتقدم كه ان شاءالله روزي همين عرض ارادت هاي كوچك، دستگيرمان مي شوند.

  • در زمان اجراي طرح هاي مختلف از چه ابزارهايي براي نوشتن و نقاشي استفاده مي كنيد؟

معمولا براي تصويرسازي ها از راپيدهاي نوك نمدي استفاده مي كنم و گاهي هم قلمو. به تازگي قلم نوري خريده ام ولي خب چون طرز كاركردنش را خوب ياد نگرفته ام كمتر استفاده مي كنم. براي تايپوگرافي ها هم كه بيشتر از قلمو استفاده مي كنم گاهي هم قلم ني و مداد. در نهايت اجراي كامپيوتري مي كنم.