بلاگر منتقد دولت: چه کسی بزدل سیاست خارجی است؟

بلاگر منتقد دولت: چه کسی بزدل سیاست خارجی است؟

"مجتبی دانشطلب" در وبلاگ خود نوشت:وقتی روحانی مخالفان خودش را که عمدتا از طرفداران دولت قبل هستند ترسو و بزدل سیاسی می‌خواند این فحش او فاقد هر گونه

"مجتبی دانشطلب" در وبلاگ خود نوشت:

وقتی روحانی مخالفان خودش را که عمدتا از طرفداران دولت قبل هستند ترسو و بزدل سیاسی می‌خواند این فحش او فاقد هر گونه معنای قابل اثباتی است و تنها شأن تخلیه عصبانیت دارد. این نوع اتهام‌زنی فقط دشمنی با منتقدانی را ثابت می‌کند که وقتی در قدرت بوده‌اند نه تنها به مذاکرات دولت مطلوبشان بلکه به تهور در سیاست خارجی نیز واکنش منفی نشان نداده‌اند. چنین فحشی از شدت تناقض مانند نسبت اعتدال دادن به دولت فعلی ایران است.

دولت قبل در آرزوی مذاکره مستقیم بود اما نه آمریکا و نه بعضی نیروهای داخلی دل خوشی از آن نداشتند و نمی‌خواستند رئیس دولت قبل خودش را قهرمان باز کردن قفل‌های بسته جلوه بدهد. اوباما بعد از پیروزی پیام تبریکی از طرف احمدی‌نژاد دریافت کرد که هرگز به آن پاسخ نداد و هیچ وقت هم تمایل نداشت که رئیس جمهور ایران طرف مذاکره‌اش باشد. تنها جایی که با موافقت رهبری مذاکراتی دوطرفه با آمریکا صورت گرفت موضوع عراق بود.

نفوذ دولت قبل به حیات خلوت آمریکا به هیچ وجه شائبه‌ای از ترس باقی نمی‌گذارد. هیلاری کلینتون در یکی از آخرین مصاحبه‌هایش در سمت وزارت خارجه با حسرت و ناتوانی از ابتکار ایران در آمریکای جنوبی سخن می‌گفت و بزرگترین دغدغه‌ حل نشده‌اش را ایران می‌دانست. اما حسادت و کینه مخالفان دولت قبل به حدی بود که هرگز چنین موفقیت‌هایی را به حساب نمی‌آوردند و به هر بهانه مضحکی روابط جنوب – جنوب را تحقیر می‌کردند.

از مواردی که آمریکا و روسیه توأمان در آن غافلگیر شدند ابتکار شجاعانه ایران در بازی دادن برزیل و ترکیه برای حل بخشی از مسئله هسته‌ای بود. با یک عقب‌نشینی هسته‌ای، مریکا و قدرت‌های اروپایی در موقعیت تصمیم‌گیری قرار گرفتند تا بین عقب‌نشینی ایران و انفعال دیپلماتیک یا متهم شدن به لجاجت، و همچنین نارضایتی برزیل و ترکیه، یکی را انتخاب کنند. انتخاب آنها قفل مسئله هسته‌ای را محکم‌تر کرد اما دولت ایران کار خودش را کرده بود.

رئیس دولت قبل علاقه زیادی به رودر رو شدن با آمریکا و به چالش گرفتن منطق استعماری غرب داشت؛ رئیس جمهور آمریکا را دعوت به مناظره می‌کرد، حتی به جرج بوش نامه ‌نوشت، هر سال در سازمان ملل قدرت‌های غربی را به باد انتقاد می‌گرفت و نمایندگان آنها را مجبور به ترک کرسی می‌کرد، با مصاحبه‌های متعدد حرفهای ضداسرائیلی خودش را توضیح می‌داد، و از حضور متهورانه در شورای روابط خارجی یا دانشگاه کلمبیا ابایی نداشت.

حرکت جنون‌آمیز نتانیاهو در سازمان ملل به خوبی حاکی از جسارت دولت قبل بود. زنده کردن آرمان ضداسرائیلی انقلاب به حدی حسادت برانگیز بود که در مناظره‌های انتخاباتی ۸۸ هم باعث اعتراض شد؛ کسی که خود روزی از محو اسرائیل حرف می‌زد درباره نقش منفی ایران در تقویت دوباره روابط اروپا و اسرائیل لطیفه سیاسی تعریف کرد. اما این ایران بود که در اوج انفعال جهانی در جنگ غزه موفق به کلید زدن قطع رابطه با اسرائیل از ونزوئلا شد.

بزرگترین رخداد دیپلماتیک در تاریخ جمهوری اسلامی اجلاس غیرمتعدها بود که در دولت پیشین اتفاق افتاد. نخستین سفر رئیس جمهور روسیه به ایران نیز در دولت قبل صورت گرفت که رژیم حقوقی دریای قزوین را به امضای معاهده نزدیک‌تر و عصبانیت اپوزیسیون را برای دروغ‌سازی تحریک کرد. دولت قبل چنان مشتاق به مذاکره بود که از گشایش رابطه با مصر در زمان مبارک نیز واهمه نداشت و در سخنانی عجیب خود برای بازگشایی سفارت پیش قدم شد.

اما شجاعانه‌ترین تصمیم دولت قبل که باعث کینه مخالفان شده کندن ترمز قطار هسته‌ای بود. همه آنچه امروز بر سر تعطیلی آن مذاکره می‌شود (چرخه صنعتی تولید سوخت) حاصل تصمیم دولت قبل است و آنچه باعث نگرانی شده تکرار اتفاق دولت خاتمی و از دست رفتن همه چیزهایی است که دولت قبل به دست آورده، و نه صرفا مذاکره. بنابراین، دولت فعلی در انتخاب فحش به مخالفان نیز تدبیر کافی ندارد والا نسبت تهور و جسارت بیش از ترس و بزدلی به کارشان می‌آمد.