گمشده عزاداری های ما چیست؟
نوار تاسوعای سال 79 محمود کریمی را مثال میزنیم، جایی که در آغاز سینهزنی میگوید: «اون دوربین را بگیر!» ...
پارسینه/ صادق وفایی: طی سالهای اخیر، مباحث و محصولات فرهنگی زیادی تحت عنوان آسیبشناسی عزاداری مطرح و منتشر شده که اثرات چندانی در جامعه نداشتهاند. بدون طرح مقدمه طولانی، در این یادداشت سعی داریم سریعا به اصل مطلب بپردازیم و به صورت کاربردی، چند آسیب از آسیبهای جدی را که طی سالهای اخیر گریبان مجالس عزاداری حضرت امام حسین(ع) را گرفتهاند، مطرح کنیم.
پیش از بیان هر نکتهای، اشاره به این مساله لازم است که دوستداران امام حسین(ع) فوج فوجاند و هرکسی هم ارادت و عشق خود را قبول داشته و فکر میکند، محبتر از دیگری است. اما نزد امام حسین(ع) همه محبوباند و باید توجه داشته باشیم اگر سخنی شنیدیم که احیانا با نوع تفکر ما متفاوت بود و نسبت به تفکرات ما جدید بود، سریعا اقدام به تکفیرش نکنیم (کاری که بیامیه در عصر امام حسین(ع) و داعش و وهابیها در عصر ما میکنند). راه اندیشه و تدبر همیشه باز است و خداوند نیز در قرآن، مهمتر از هرچیز دیگری ما و مردمان مختلف را به تفکر و اولیالالباب بودن دعوت میکند. بنابراین اگر کسی در زمینه عزاداری امام حسین روش ما را انتخاب نکند، منحرف و در زمره گمراهان نیست. اما باید بدانیم که عزاداری امام حسین(ع) که همیشه باعث ایستادگی در مقابل ظلم شده و واقعا در حکم چراغ هدایت ما بوده، ممکن است مورد آسیب قرار گرفته و از اصل و اصول خود خارج شود. پس بسمالله...
* در این روزگار باب شده که برای به اصطلاح راه انداختن جوانترها برای مداحی و نوحهخوانی، قسمت شور مجلس را به آنها واگذار کنند. اگر مقایسهای با نیم قرن اخیر داشته باشیم، زمانی بوده که مادحین جوان چند دقیقهای از مجلس را اصطلاحا به گونه پامنبری میخواندند. یعنی همان نوحه و دمها یا واحدزمینههای سنگین و رنگین مداحان جاافتاده و قدیمی را میخواندند تا هم در یک مجلس جدی، اجرا کرده باشند و هم مردم کم کم با آنها آشنا شده و زمینه حضورشان در مجالس عزاداری فراهم شود.
اما اگر روزگار فعلیمان و شرایطی را که در آن به سر میبریم، در نظر بگیریم، اوضاع دگرگونه است و مداحان باسابقه و ریشهدار که خود زمانی، اجرای قسمت شور مجلس را به عهده داشتند، این بخش را کلا به جوانان خامی که نیاز به مرشد و راهنما دارند، واگذار کردهاند تا سبکهای جوانپسند باب شود. سبکهایی که گاهی بسیار شرمآورند و راهی جز ترک مجلس برای مستعمع و سینهزن باقی نمیگذارند. ممکن است بگویید این سلیقه شماست و جوانترها از این سبکها خوششان میآید.
کما اینکه یکی از مادحین جوان و مشهور این سالها میگفت ما جوانها را با این روش به مجلس امام حسین میکشانیم و نمیگذاریم به مجلس گناه بروند. اما سوال اساسی این است که آیا برای جلب مردم به مجلس قرائت قرآن، هیچگاه سعی کردهایم قرآن را با غنا و ریتم بخوانیم؟ آیا موسیقی و دستگاههای قرآنخوانی را تغییر دادهایم؟ آیا انصاف است که سیستم مجالس قرآن را تغییر ندهیم و فقط زورمان به مجلس امام حسین برسد؟ یعنی واقعا دیواری کوتاهتر از مجلس امام حسین(ع) وجود ندارد.
نکته اساسیتر این است که جوان اگر بخواهد به قصد و اختیار خود به مجلس امام حسین بیاید، باید در مجلس عزاداری حضور داشته باشد نه برای جذابیتهایی که مداح برای مجلس به وجود میآورد. ما به مجلس عزارداری سیدالشهدا میرویم تا بسوزیم، اشک بریزیم و به خاطر سوختن سینهمان است که به سینه میکوبیم نه برای رعایت ریتم آهنگ و همراهی با جوان، یا بهتر بگوییم خوانندهای که با تقسیم شدنش بر دو، یکی با بلندگو ریتمی را پیدرپی میخواند و دیگری اشعاری در وصف زیبایی و خوشگلی و دلتنگی برای معشوق!
در زمان جنگ و دفاع مقدس، مداحان میخواندند که «کربلا کربلا ما داریم میآییم!» سینهزنها با اخلاص و عشقی که برای عملیات، شهادت و آزادسازی کربلا از دست صدام داشتند، به سینه میزدند و شور میگرفتند اما با مقایسه اشعار و شورهایی که این روزها در مجالس حتی مداحان بزرگ خوانده میشود، میتوانیم متوجه شویم که چقدر از مسیر اصلی خارج شده ایم؟
ممکن است در پاسخ گفته شود که ما در زمان دیگری به سر میبریم و اولویتها فرق کرده است؟ عجیب است که گویندگان این جملات به این نکته دقت نمیکنند که اصل عاشورا و نهضت امام حسین بعد از هزار و 400 سال تغییر نکرده ولی حالا باید روش عزاداریاش تغییر کند و شبیه به مجالس لهو و لعبی باشد که نیروی انتظامی در صورت خبرداری از وجودشان، عاملانشان را بازداشت میکند.
* با گوش دادن به نوارهای سالهای 79 و حتی 80 و 81 میشنویم که مداحان از روشن بودن چراغ و فیلمبرداری از مجالس گله میکنند. برای ارائه مدرک، نوار تاسوعای سال 79 محمود کریمی را مثال میزنیم، جایی که در آغاز سینهزنی میگوید: «اون دوربین را بگیر!» یا یکی از شبهای مناجات محمدرضا طاهری در مکتبالزهرا در ماه رمضان سال 81 که درباره خاموش کردن چراغها و تاکید بر عدم فیلمبرداری میگوید.
فیلمبرداری از مجالس سینهزنی از اوایل سالهای دهه 80 باب شد و جالب آنکه اوایل، سینهزنهایی که بدن برهنه داشتند را با توسل به افکتهای تصویری، مات یا مبهم میکردند ولی چند سالی است که سینهزنها با چراغ روشن، برهنه میشوند و فیلمبرداری هم با کیفیت بالا انجام شده و با کیفیت مضاعفتری در السیدیهای پاساژ مهستان پخش میشود. تکنیک فیلمبرداری از سینهزنی شور هم که با توسل به تکنیک کرینکردن دوربین و حرکتش در بالای سر سینهزنها، تصاویر هیجانانگیزی را رقم میزند. جمعیتی که بالا و پایین پریده و دوربین هم از روی سرشان عبور میکند و هیجان عجیبی به بیننده القا میشود... خب برای چه؟
شاید متهم به این شویم که هروله کردن برای امام حسین را کوبیدهایم اما نه. هروله کنید و به سر بزنید. اما وقتی که سوختید. هروله بکنید اما در جایی که فیلمش به بیرون نرود یا هروله بکنید اما نه در زیر نور افکنهای مخصوص و حرفهای فیلمبرداری؟ مگر مجلس امام حسین که از سرآغاز تا پایان حداکثر 2 ساعت طول میکشد، مکان ساخت فیلم است؟ مگر یادمان رفته که قرار بود جگرمان بسوزد و اشک هرچند یک قطره سرازیر شود؟ آیا حتما باید نورافکن و باند سوپردولوکس وجود داشته باشد که ما بسوزیم و با هروله به سرمان بزنیم؟
* متاسفانه حتی نوع هروله کردن و ایستاده سینهزدن هم تحریف شده است. اصل هروله از دویدن حضرت هاجر در مکه مکرمه و مکانی که امروز سعی صفا و مروه را در آنجا انجام میدهیم، گرفته شده است. همه حالت اضطرار سینهزنهای قدیمی را وقتی که به سر میزدند، دیدهایم.
اما متاسفانه امروز، هروله نزد جوانهای سینهزن تبدیل به هنر رقص پا شده است. با مشاهده نمونههای زیادی در مجالس، بارها و بارها دیدهام که جوان مورد نظر، به راحتی و به نرمی به سینه میزند اما حرکت پایش کامل و هروله کردنش در اولویت است. هروله برای به سینه و سر زدن است نه باز کردن جا برای فرد و اذیت کردن دیگران. ممکن است بگویید بس است! با این حرفها جوانها را از مجلس امام حسین زده میکنی. اما جواب این است که آیا این چیزی که شما به آن میگویید مجلس امام حسین، واقعا مجلس امام حسین است یا نه؟ و دوم آنکه جوان که نباید به هر قیمتی به مجلس امام حسین بیاید؟ آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟
همین میشود که یک ماه پیش از محرم، پیامکهای ریشخند و طنز میآید که «محرم خوب است چون در آن به راحتی تا دیروقت شب با دوستدخترمان بیرون هستیم. پس محرم خوب است.» اگر آن جوان میخواهد واقعا برای امام حسین عزاداری کند، به راهنمایی علما و بزرگان بیشتر محتاج است تا شوری که یک مداح برایش به وجود میآورد و در پایان دهه اول محرم هم از بین میرود. اگر واقعا دلش بر مظلومیت سیدالشهدا میسوزد، باید دلش برای روضه بتپد تا جایی که بتواند به قول برخی مداحان جوان، انرژیاش را تخلیه کند.
* بعضی از مادحان صاحب نام در تهران، مجالس را به سمت مجالس خشک و بیروح هدایت میکنند. یعنی کار به جایی رسیده که دقیقه به دقیقه به مستمع میگویند حالا باید چهکار کند. حالا باید ناله بزند، حالا باید زمزمه کند، حالا باید اشک بریزد و صدایش قطع نشود و اگر میتواند چند دقیقه همینطور یکسره ناله کند. مگر سینهزن و مستعمع آدم آهنی یا کامپیوتر است و مگر شمای مداح، صاحب مجلس هستید که میگوید چه کسی چه کار کند و چه کسی چه کار نکند؟
این موضوع چند سال پیش درمورد برهنه شدن سینهزنها وجود داشت. « اگر برهنه نمیشوی، برو بیرون!» یا «برو عقب». چه کسی گفته ملاک سینهزن بهتری بودن برهنه شدن است؟ در این زمینه به یکی از مجالس نمونه اشاره میشود: مجلس هیئت مکتبالزهرا که در آن سینهزنان راحت و مختارند. هر که میخواهد لباس خود را درآورده و هرکه خواست با لباس سینه میزند.
با این روشی که بعضی از مداحان به راه انداختهاند، مجلس کاملا مصنوعی و از پیش برنامهریزیشده میشود. در حالی که هنوز برخی از مداحان قدیمی هستند که هرچه به آنها بگویی یا مثلا بگویی امروز فلان شعر را بخوان، میگوید: «همهچیز دست خودشان است. من و شما هیچکارهایم».
هنوز خاطرات مربوط به رسول ترک یا نوحهخوانهای با اخلاص قدیمی تهران و تبریز و ... بر سر برخی زبانهاست که فلانروز، ناگهان در مجلس شوری افتاد و همه تا ساعتی گریه میکردند. اگر قبول داریم که مجلس، برای سیدالشهداست باید این را هم قبول داشته باشیم که همهچیز دست خود ایشان است. بدانیم که مداح، همهکاره نیست. مجلس امام حسین، متولیانی دارد که در ادبیات عامیانه ما سینهزنها «نوکر» یا «خادمالحسین» نامیده میشوند. این افراد یا در قسمت آبدارخانه و آشپزخانه هستند یا سینهزن هستند و در بخش عزاداری مجلس، یاریرسانی میکنند.
* آسیب دیگر، روضههای مندرآوردی است که متاسفانه مدتی است باب شدهاند. نمیدانیم چند سال پیش چه شرایطی جاری بوده که برخی از دوستان مداح برای خواندن این روضهها میگفتند «اینها حرف دل است، جایی نوشته نشده» یا «اینها زبان حال است» اما این روزها شاهدیم از زبان و قول امام حسین(ع) یا حضرت زینب(س) سخنانی در قالب روضه بیان میشود که هیچجا نوشته و نقل نشده است. جالب است که مستعمان هم خود را موظف میدانند برای هر سطر و هر کلمه این روضههای بدون منبع، بیشتر از روضههای معتبر گریه میکنند!
دوستان مداح باید دقت کنند که مجاز نیستند هر شعر یا هر روضهای را بخوانند و حساب و کتابشان مستقیما با خود حضرت سیدالشهدا خواهد بود و در مقابل هر روضه و هر شعری که میخوانند، مسئولاند.
* در ابتدای نوشتار به شورهای جدید و سبکهای نامناسب اشاره کردیم. خوب است این مساله را به طور مفصلتر بشکافیم. یکی از آسیبهای مهم این نکته، نوع جدیدی از «حسین حسین» گفتم در زمان شور است. این نوع که امروزه دیگر همه با آن آشنا هستیم و در برخی مقاطع مجالس به صورت بیس زیر خواندن از آن استفاده میشود، از اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 باب شد. در مجالس قدیمی تهران، هنگام شور گرفتن، به ذکر «حسین جان» میپرداختند و با آن سینه میزدند. حتی اگر حسین حسین هم میکردند، ذکرشان واضح و مبرهن بود و مشخص بود که نام پربرکت سیدالشهدا را میبرند. اما شورهای امروزی حاوی ذرهای معنویت نیست و اصلا این حال را که دارند نامی مقدس را به زبان میآورند، منتقل نمیکنند.
متاسفانه مداحان بزرگ تهران به این نکته توجه نداشته و ندارند که تعدادی از جوانان پای منبرشان، اینگونه شور میگیرند. در این زمینه به یاد سخنان استاد فاطمینیا میافتم که سالهاست در این زمینه گلایه دارد و از فرط تکرار سخنانشان، خسته شدهاند. خود استاد بارها اشاره کردهاند که چند بار بگویم، دیگر خسته شدهام. مجالس سخنرانی زیادی را از ایشان شنیدهام و در مجالسشان هم حاضر بودهام و این جملات را از خود ایشان شنیدهام که «یک عده همینجوری بالا و پایین میپرند و اسم امام حسین را نصفه نیمه میبرند.... من دست مداحان را میبوسم. به خدا، مداح ارجمند و عزیز است اما این کارها صحیح نیست» و سخنانی از این دست که علمای دین و اخلاق بارها آنها را گوشزد کردهاند.
* در پایان دوستان مداح و سینهزن را به رجوع به گذشته دوران سینهزنی و عزاداری دعوت میکنیم. دورانی که در آن چراغها خاموش بود، سرها به زیر بود و مانند مجالس دعا و عزاداری در جبهه، هرکس به دنبال دل و ارادت خود بود. مجالس سینهزنی را نورپردازی نمیکردند و ... بسیاری از مداحان بزرگ این روزها، سالها پیش در مجالسی کوچک که در خانههای دوستان یا خانه خودشان برگزار میشد، میخواندند و صفا و صمیمیت آن مجالس واقعا چیز دیگری بود.
این روزها گویی افرادی جای از پیش رزرو شده دارند و باید در وسط صف سینهزنان بایستند چون صاحب مجلساند یا دوست صاحب مجلساند در حالی که سوز و گدازی ندارند و به طور معمول هم سینه نمیزنند. مقصود آنکه میانداری و ایستادن در جایگاه میاندار، مستلزم این است که فرد بیشتر از دیگر سینهزنان جوش و خروش داشته باشد تا عزادارها با دیدن او نظم و نظام جلسه را حفظ کنند.
میگویند در دنیا چند چیز است که هرچه از عمرش بگذرد، بهتر میشود. یکی از آنها دوست است. یکی دیگر از آنها هم متاعی است که اگر این نوشتار، مطلبی شاعرانه بود به آن و ایضا انگورهای دانه درشت نجف اشاره میکردیم اما این مقاله در پی این نتیجه است که مداحی و سبک عزاداری هم از آن دست چیزهایی است که نوع قدیمیاش خوب است و هرچه از عمرش بگذرد، بهتر میشود کما این که مداحیها و روضههای قدیم، بسیار بیشتر از روضههای مجلسگرمکن امروزی به دل مینشیند.
به گزارش پارسینه، از سلطان کربلا برای محرم اشک چشم و اخلاص واقعی برای عزاداری طلب کنیم. طلب نه، که التماس کنیم چون همانطور که برای بلعم باعورا، مقام بالا و مستجابالدعوه بودنش، حجاب شد و او را به ورطه تباهی کشاند، برای عدهای از ما نیز؛ اگر تقوا نداشته باشیم، دین، مذهب، مستحبات و عزاداری حجاب میشود و میشود آنچه نباشد بشود...