واسطه‌های خوشبختی

واسطه‌های خوشبختی

مهارت‌های زندگی > فرد - محمد رضا حیدری:در نسل پدران و مادران ما ازدواج تابع رسم و رسوم خاصی بود. خواستگاری به شکل سنتی انجا
مهارت‌های زندگی > فرد - محمد رضا حیدری:
در نسل پدران و مادران ما ازدواج تابع رسم و رسوم خاصی بود. خواستگاری به شکل سنتی انجام می‌شد و در این میان نقش کسانی که خانواده دختر و پسر را به یکدیگر معرفی می‌کردند بسیار مهم بود.

هنوز هم در ميان خانواده‌ها وقتي صحبت از ازدواج به ميان مي‌آيد كساني هستند كه به همان سبك و سياق گذشته با توجه به معيارهاي دخترها و پسرها آنها را به هم معرفي كرده و به اين ترتيب باعث تشكيل يك زندگي مي‌شوند. امروزه با گسترش شبكه‌هاي اجتماعي و همچنين حضور نسل جوان در عرصه اجتماع نقش افرادي كه معرف ازدواج بودند و دخترها و پسرهاي مناسب را براي ازدواج به هم معرفي مي‌كردند كمرنگ شده است اما با وجود اين هنوز هم كساني هستند كه با علاقه زياد زمينه آشنايي خانواده‌ها را فراهم كرده و آنها را براي ازدواج به هم معرفي مي‌كنند. زينت كهنه‌چي و ملكه مهجور 2 بانويي هستند كه يكي در قزوين و ديگري در تهران سال‌هاست در زمينه معرفي دخترها و پسرها براي ازدواج فعاليت مي‌كنند. آنها زمينه ازدواج بيش از 200زوج را فراهم كرده‌اند؛ ازدواج‌هايي كه هيچ كدام از آنها به جدايي منجر نشده است. روش سنتي آنها براي معرفي دختر و پسر براي ازدواج هنوز هم مورد اعتماد بسياري از خانواده‌هاست و دختران بسياري كه پيدا كردن همسر مناسب يكي از دغدغه‌ها و نگراني‌هاي بزرگ زندگي آنها بوده امروز در كنار همسر و فرزندانشان احساس خوشبختي مي‌كنند.

  • واسطه‌اي براي 56 ازدواج

زينت كهنه‌چي از اهالي شهر قزوين است و يكي از بهترين و لذت‌بخش‌ترين لحظات زندگي‌اش را لحظه شنيدن خبر ازدواج دختر و پسري مي‌داند كه او آنها را به هم معرفي كرده است. او كه 60بهار را پشت سر گذاشته سال‌هاست كه با ورق زدن دفتر ثبت مشخصات دخترها و پسرهاي دم‌بخت آنها را براي ازدواج به هم معرفي مي‌كند.

او از ازدواج خود و همچنين نحوه معرفي خانواده‌هاي دخترها و پسرها و پيدا كردن دختر مناسب براي پسرش از ميان كساني كه به او معرفي شده بودند، مي‌گويد: «سومين دختر خانواده بودم و 19سالم بود كه ازدواج كردم. رسم و فرهنگ ازدواج در آن زمان تفاوت بسياري با امروز داشت. حالا ديگر شايد كمتر خانواده‌اي پيدا شود كه بازهم به رسم گذشته دخترش را عروس كند يا براي پسرش همسر بگيرد. خاله همسرم جايي مرا ديده بود و از عمه‌ام خواسته بود از پدرم اجازه بگيرد تا به خواستگاري بيابند. سرانجام آنها به خواستگاري‌ام آمدند و ازدواج كرديم. سال‌ها در خانه خاله همسرم زندگي كرديم و رابطه بسيار خوبي نيز تا زمان مرگش با او داشتيم. در 40سالي كه از زندگي مشترك ما مي‌گذرد تفاهم و گذشت هميشه در زندگي ما حاكم بوده و خدا نيز 3 پسر و يك دختر به ما داد. بارها در مراسم يا هيئت‌ها، زنان از يكديگر براي پيدا كردن دختر مناسب براي ازدواج با پسرانشان پرس‌و‌جو مي‌كردند و در همين جلسات بود كه جرقه واسطه‌گري براي ازدواج در ذهنم زده شد.»

  • يك گام به سوي خدا

پس از آنكه ايده پيدا كردن دختران و پسران مناسب براي ازدواج و معرفي آنها به هم در ذهن خانم كهنه‌چي شكل مي‌گيرد، فرصت را از دست نمي‌دهد؛ «دفتري را براي اين كار انتخاب كردم و در جلسات زنانه يا هيئت‌ها و مراسم‌هاي مختلف از دوستانم يا بانواني كه حضور داشتند مي‌خواستم اگر در بين بستگان يا همسايه‌هايشان دختر دم‌بخت وجود دارد و از شرايط آنها آگاهي دارند براي ازدواج معرفي كنند. مشخصات همه آنها و تلفن و آدرس را در اين دفتر يادداشت مي‌كردم و در فرصت مناسب دخترهايي كه معرفي كرده بودند را براساس ويژگي‌هاي آنها دسته‌بندي مي‌كردم و سپس با مشخصات پسرهايي كه به‌دنبال پيدا كردن همسر مناسب بودند مطابقت مي‌دادم و آنهايي را كه احساس مي‌كردم به هم نزديك هستند به خانواده پسر اطلاع مي‌دادم».

ابتدا اين كار را از بستگان و همسايه‌ها آغاز مي‌كند و كم كم اين كار گسترش پيدا كرده و افراد زيادي با او تماس مي‌‌گيرند. مشخصات و ويژگي‌هايي را كه خانواده پسر مدنظر داشتند با خانم كهنه‌چي در ميان مي‌گذاشتند و او از آنها مي‌خواست تا براي گرفتن جواب 48ساعت بعد دوباره تماس بگيرند. در اين فاصله شرايط دختراني كه براي ازدواج معرفي شده بودند بررسي و براساس آن، دو يا چند مورد به آن خانواده معرفي مي‌شد و شماره تماس و آدرس در اختيارشان قرار مي‌گرفت.

معمولا بسياري از خانواده دخترها از اينكه شماره تلفن يا آدرس آنها در اختيار كسي قرار بگيرد واكنش خوبي نشان نمي‌دادند اما زماني كه متوجه مي‌شدند خانم كهنه‌چي آدرس و شماره تلفن را در اختيار خانواده پسر قرار داده با آغوش باز پذيراي آنها مي‌شدند.

  • شادي واقعي زندگي

زينت كهنه‌چي، بزرگ‌ترين شادي زندگي‌اش را شنيدن خبر ازدواج زوج‌هايي مي‌داند كه او معرف آنها بوده است؛ «‌اولين دختر و پسري كه به هم معرفي كردم از اقوام همسرم بودند كه سال‌هاست با خوشي كنار هم زندگي مي‌كنند. در اين چند سالي كه در امر ازدواج و معرفي دختر و پسر براي ازدواج فعاليت مي‌كنم 56زوج را براي ازدواج به هم معرفي كرده‌ام و آنها در كنار هم با خوشبختي زندگي مي‌كنند. البته تعداد زيادي از دخترها و پسرهايي كه به هم معرفي مي‌كنيم و اين آشنايي به ازدواج منتهي مي‌شود به‌دليل فراموشكاري يا مشغله زياد به من اطلاع نمي‌دهند. در ميان اين زوج‌ها پزشك و مهندس و كارگر و كارمند وجود دارند و من هميشه سعي كرده‌ام كساني را براي ازدواج معرفي كنم كه نسبت به خانواده‌هاي آنها اطمينان پيدا كرده باشم. تعدادي از آنها مرا به عروسي‌شان دعوت كردند و شيرين‌ترين لحظه زندگي‌ام زماني است كه آنها را در لباس سفيد عروس يا لباس دامادي مي‌بينم».

او از بهترين خاطره‌اش مي‌گويد؛ «بهترين خاطره‌ام مربوط به معرفي دختري براي ازدواج بود كه هيچ آشنا و فاميلي در شهر ما- قزوين- نداشت. او به واسطه يكي از دوستانش با من آشنا شد و باور نمي‌كرد كه من واسطه امر ازدواج دختران و پسران زيادي شده‌ام. با من درددل كرد و گفت به‌خاطر اينكه در قزوين كسي آنها را نمي‌شناسد موقعيت ازدواج برايش به‌وجود نيامده است. بعد از اينكه ملاك‌هاي او را درباره همسر آينده‌اش پرسيدم بلافاصله او را به دوستم كه براي برادرش به‌دنبال دختر مناسبي بود معرفي كردم و با هم ازدواج كردند. براي خريد جهيزيه همراه او رفتم و در چيدن اين وسايل و آماده كردن خانه‌اش به او كمك كردم. بسياري از خانواده دخترها خواستگاراني را كه من معرفي مي‌كنم به خوبي مي‌پذيرند و به نوعي معرف بودن من يك نوع اطمينان خاطر براي آنهاست».

خانم كهنه‌چي معتقد است كه آنها فقط وسيله هستند و خداوند مقدمات يك ازدواج خوب را فراهم مي‌كند. البته بين دختراني كه براي ازدواج به او معرفي كرده‌اند خانواده خودش را نيز بي‌نصيب نگذاشته و يكي از آنها اكنون عروس دوم خانواده خودش شده است؛ «عروس اول خانواده ما از بستگانمان است. اوايل‌ماه مبارك رمضان زن عموي عروسمان با من تماس گرفت و 2 دختر دم‌بخت را به من معرفي كرد تا آنها را به خانواده‌هايي كه به‌دنبال دختر مناسب براي ازدواج مي‌گردند معرفي كنم. وقتي مشخصات آنها را يادداشت كردم نسبت به يكي از آنها كه پرستار بود حس خوبي پيدا كردم و او را براي پسر خودم در نظر گرفتم. متوجه شدم كه خانواده اين دختر با اصالت هستند و خود او نيز محجبه و اهل زندگي است و ماديات براي او اهميت زيادي ندارد و ايمان و تقوا تنها ملاك‌هاي او براي ازدواج است. اين بار براي پسر خودم واسطه شدم و اوايل شهريور‌ماه به عقد هم درآمدند».

در اين سال‌ها كه او مشغول به اين كار است هيچ پولي بابت اين كار نگرفته و بهترين پاداش‌اش را دعاي خير پدران و مادراني مي‌داند كه فرزندشان به واسطه معرفي او ازدواج موفقي كرده‌اند و در زندگي‌شان احساس خوشبختي مي‌كنند.

  • خيريه‌اي با 4هزار متقاضي براي ازدواج

خيريه اهل‌بيت(ع) 8 سال قبل با همكاري گروهي از زنان ساكن محله صادقيه تهران راه‌اندازي شد و كمتر از 5 سال طول كشيد اين مركز به واسطه‌اي در امر ازدواج تبديل شود و بسياري از خانواده‌ها براي پيدا كردن همسر مناسب فرزندانشان با اين مركز خيريه ارتباط بگيرند. برگزاري بازارچه خيريه كه بانوان غرفه‌داران آن هستند و همچنين همياري زنان در اين مركز خيريه فرصتي بود تا بسياري از خانواده‌ها كه دختران و پسران در سن ازدواج داشتند با يكديگر آشنا شده و به اين ترتيب زمينه ازدواج آنها فراهم شود.

ملكه مهجور، مدير اين مركز خيريه كه خانه‌اش را تبديل به مركزي براي انجام كارهاي خير كرده يكي از بانواني است كه در زمينه واسطه‌گري ازدواج فعاليت چشمگيري دارد و اين روزها با همكاري چند نفر از بانوان نيكوكار ساعت‌ها مشغول سر و سامان دادن و معرفي 4هزار خانواده متقاضي ازدواج است. اين بانوي خير 57 ساله پرثمرين لحظات زندگي‌اش را ساعت‌هايي مي‌داند كه خانواده دختر و پسرهاي در شرايط ازدواج را به هم معرفي مي‌كند؛ «وقتي چند هفته يا چند‌ماه بعد از معرفي آنها به هم كارت عروسي‌‌شان به دستم مي‌رسد از اينكه توانستم زمينه مقدس‌ترين پيوند آسماني را فراهم كنم سجده شكر به جا مي‌آورم».

البته او كار خير را خيلي پيش‌تر از اينها شروع كرده؛ در روزهاي جنگ. «با شروع جنگ مانند ديگر زنان در پشت جبهه شروع به فعاليت كردم و همراه با جمعي از اين زنان در حياط خانه‌مان براي رزمنده‌ها غذا تهيه مي‌كرديم و آنها را به جبهه مي‌فرستاديم. روحيه همكاري بين زنان بسيار بالا بود و همه كارها را با مشاركت يكديگر انجام مي‌داديم. كار جمعي و روحيه فداكاري و ايثار زناني كه با هم همسايه بوديم ايده راه‌اندازي مركز خيريه‌اي را در ذهنم تداعي كرد و به اين ترتيب مركز خيريه اهل‌بيت عليهم‌السلام در سال 86 با كمك همسر و فرزندانم و با مشاركت زنان محله صادقيه در خانه ما راه‌اندازي شد».

تهيه جهيزيه براي مستمندان، كمك هزينه تحصيلي، كمك هزينه درمان، تهيه سبد كالا در ‌ماه مبارك رمضان و عيد نوروز، پذيرش نذورات (عقيقه، قرباني، فطريه، كفاره و...)، جمع‌آوري وسايل نو و دست دوم و دارو، دادن وام قرض‌الحسنه، ترويج و تشويق جوانان به سنت حسنه ازدواج و برگزاري بازارچه خيريه (جشن غذا) از جمله برنامه‌هاي اين خيريه است.

اما واسطه‌گري براي ازدواج داستان ديگري دارد؛ «احساس مسئوليت نسبت به جامعه باعث شد از وساطت در امر ازدواج استقبال كنم و از آنجا كه در اين برهه از زمان مردم شناخت كمتري نسبت به گذشته از يكديگر دارند اين مركز اميدبخش و دلگرم‌كننده، براي خانواده‌ها و جوانان متقاضي ازدواج فعال‌تر شد. با توجه به ارتباطات زيادي كه با زنان داشتم با كمك آنها بخش معرفي خانواده‌ها به يكديگر و زمينه‌سازي‌ براي آشنايي آنها را آغاز كردم. ابتداي كار، تلفن خانه‌ام را براي اين كار اختصاص دادم اما استقبال به حدي بود كه 2‌خط تلفن ديگر را براي اين كار قرار دادم. ارتباط ما فقط با مادران دخترها و پسرهاست. شكل كار ما به همان شيوه سنتي است و مادران دخترهاي دم‌بخت با ما تماس مي‌گيرند و مشخصات و همچنين شرايط و خواسته دخترشان از همسر آينده‌اش را عنوان مي‌كنند و ما همه آنها را در فرم‌هاي مخصوص يادداشت مي‌كنيم. ساعت كاري ما از صبح تا 4عصر است اما با وجود همكاري 12نفر از بانوان نيكوكار كه ساعت‌ها براي اين كار وقت مي‌گذارند اما حجم متقاضيان به قدري زياد است كه گاهي كار بررسي درخواست‌ها و پيدا كردن گزينه‌هاي مناسب تا پاسي از شب نيز به طول مي‌كشد. وقتي 20سالم بود 2 خانواده را براي ازدواج به هم معرفي كردم و 37سال است كه اين كار را ادامه مي‌دهم و هم‌اكنون در بانك اطلاعاتي ما بيش از 4هزار متقاضي ازدواج وجود دارد».

  • اعتماد به شيوه‌هاي سنتي

با وجود گسترش شبكه‌هاي اجتماعي و ارتباطاتي كه تنها با يك كليك انجام مي‌گيرد و همچنين تغيير ماهيت ازدواج‌ها از سنتي به مدرن اما بررسي آماري مراجعه‌كنندگان به دادگاه خانواده نشان مي‌دهد كه بسياري از اين ازدواج‌هاي مدرن به سرانجام خوبي منتهي نمي‌شود. نبود شناخت از يكديگر و احساس و عواطفي كه تنها در فضاي مجازي به‌وجود مي‌آيد باعث مي‌شود بعد از مدتي بدون هيچ شناختي دختر و پسر با هم ازدواج كنند و اين ازدواج دوام زيادي نيز پيدا نمي‌كند. البته براي معرفي خانواده‌ها در زمينه ازدواج مي‌توان از شبكه‌هاي اجتماعي نيز استفاده كرد. تنها مؤسسه‌اي كه در كشور اجازه فعاليت در زمينه همسريابي و معرفي خانواده‌ها پيدا كرده است مؤسسه فرهنگي و اطلاع‌رساني تبيان است كه با راه‌اندازي طرح همسان گزيني و تشكيل شبكه واسطين گام بزرگي در اين راه برداشته است. مؤسسه خيريه خانم مهجور نيز به‌عنوان واسطه فعال در زمينه ازدواج با اين مؤسسه همكاري مي‌كند.

خانم مهجور خاطره‌اي از اين همه فعاليت در امر ازدواج تعريف مي‌كند: «مادري بود كه براي پيدا كردن همسر مناسب براي پسرش بسيار حساس و سختگير بود زيرا همسرش را در جواني از دست داده و فرزندان را بدون پدر، بزرگ كرده بود. 4سال در تلاش بود و در نهايت موردي به او معرفي كرديم كه ازدواج صورت گرفت و سال‌هاست كه با خوشبختي در كنار يكديگر زندگي مي‌كنند».

«متقاضي ازدواج بسيار زياد است و اين حرف كه گفته مي‌شود جوانان ما به‌دنبال ازدواج نيستند درست نيست»؛ اين را خانم مهجور مي‌گويد و ادامه مي‌دهد: «تعداد تماس‌هايي كه هر روز با ما مي‌گيرند مشخص است كه جوانان واقعا متقاضي ازدواج هستند؛ اما پازل ازدواج قطعات بسيار ريزي دارد و خواسته‌هاي بسيار ريزي از سوي متقاضيان ازدواج و خانواده ايشان در زمينه حجاب، گوش ندادن به موسيقي غيرمجاز، موقعيت مالي و شغلي، اصالت خانوادگي و اعتقادات مذهبي مطرح مي‌شود. البته برخي خانواده‌ها واقعا موارد نادر و خاصي را از ما طلب مي‌كنند كه نمي‌توانيم برايشان كاري انجام دهيم. اما با وجود اين در ميان متقاضيان كساني داريم كه اعتقادي به حجاب ندارند يا ممكن است در مسائل اعتقادي و ديني محكم نباشند. ما به هيچ عنوان دست رد به سينه اين افراد نمي‌زنيم زيرا معتقديم حتي اگر دختر و پسري كه به مسائل ديني و مذهبي اعتقادي ندارند ازدواج كنند آسيب اجتماعي در جامعه كاهش پيدا مي‌كند».

او از همكاري با ساير بانوان واسطه‌گر نيز مي‌گويد:‌ «بسياري از بانواني كه علاقه به واسطه‌گري در زمينه ازدواج دارند موارد را به ما اعلام مي‌كنند و ما نيز با آنها در ارتباط هستيم. با توجه به حجم بالاي متقاضي امكان تحقيق درباره تك‌تك خانواده‌هاي متقاضي وجود ندارد و ما بعد از معرفي، توصيه‌اي كه به خانواده‌ها مي‌كنيم اين است كه با حوصله زياد به امر تحقيق و پرس و جوي دقيق بپردازند، مشاوره قبل از ازدواج بروند، رفت‌وآمد داشته باشند تا شناخت پيدا كنند». اين تلاش‌ها براي خانواده مهجور نيز بي‌ثمر نبوده و عروس سوم و چهارم خانواده خانم مهجور توسط واسطه‌هاي ازدواج به او معرفي شده‌اند.

  • ازدواج سنتي موفق‌تر است

روايتي از زندگي مشترك خانمي كه همسرش را توسط واسطه‌گرها پيدا كرده

طاهره كشاورز هدايتي يكي از ده‌ها دختري است كه همسر آينده خود را با معرفي زينت كهنه‌چي انتخاب و 3 سال است كه در كنار همسرش زندگي خوبي دارد. او از روز آشنايي با خانم كهنه‌چي و معرفي همسر آينده‌اش توسط او مي‌گويد؛ «در يك شركت حسابرسي كار مي‌كردم كه به واسطه يكي از دوستانم با خانم كهنه‌چي آشنا شدم. او دفتري داشت كه در آن مشخصات دخترها و پسرهاي مجرد در آستانه ازدواج را مي‌نوشت و سپس آنهايي كه شرايط نزديك به يكديگر را داشتند به هم معرفي مي‌كرد. تنها ملاكي كه براي من مهم بود سالم بودن از لحاظ اخلاقي و همچنين داشتن خانواده بااصالت بود. خانم كهنه‌چي پس از ثبت خواسته‌هاي من 3‌ماه بعد تماس گرفت و خانواده همسرم را به من معرفي كرد. آنها به خواستگاري آمدند و بعد از چند جلسه رفت‌وآمد احساس كردم ويژگي‌هايي كه مي‌خواستم در همسرم وجود دارد و به اين ترتيب سال91 به خانه بخت رفتم و اين روزها در انتظار به دنيا آمدن فرزندمان هستيم. به عقيده من وجود واسطه‌هاي ازدواج مانند خانم كهنه‌چي مي‌تواند مشكل اساسي بسياري از دخترها و پسرها را كه پيدا كردن همسر مناسب است برطرف كند. ايشان براي اين كار هيچ هزينه‌اي نمي‌گيرند و با عشق و علاقه اين كار را انجام مي‌دهند. ازدواج ما به شكل سنتي بود و من و همسرم شناختي از يكديگر نداشتيم و با معرفي خانم كهنه‌چي با يكديگر آشنا شديم. معتقدم كه ازدواج سنتي موفق‌تر از ازدواج‌هايي است كه دختر و پسر بدون اطلاع خانواده‌ها با يكديگر آشنا مي‌شوند.»