تجربه ذی‌قیمت از مذاکره با امریکا

تجربه ذی‌قیمت از مذاکره با امریکا

اکنون پس از یک سال مذاکره دولت یازدهم با گروه 1+5 و خصوصاً امریکایی‌ها مشخص شده که این مذاکرات به دلیل پافشاری امریکایی‌ها بر خواسته‌های نامشروعشان به
خبرگزاری فارس: تجربه ذی‌قیمت از مذاکره با امریکا

یدالله جوانی در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، اصل تعامل با همه کشور‌ها در سیاست خارجی مورد توجه قرار گرفت؛ لکن مبتنی بر مبانی و اصول نظام دینی و آرمان‌های انقلاب اسلامی، دو کشور آفریقای جنوبی به لحاظ ماهیت نژادپرستانه نظام سیاسی‌اش و رژیم صهیونیستی به دلیل جعلی و اشغالگر بودنش، از این قاعده (اصل تعامل) استثنا شدند.

با فروریختن رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی و استقرار نظام سیاسی جدید در این کشور، جمهوری اسلامی از جمله اولین کشور‌هایی بود که علاوه بر به رسمیت شناختن نظام سیاسی جدید این کشور، به تعامل با آن پرداخت و اکنون بین دو کشور ایران و آفریقای جنوبی روابط خوبی برقرار است.

بدیهی است به دلیل اصولی و مبنایی بودن عدم رابطه با رژیم صهیونیستی، جمهوری اسلامی هرگز با این رژیم رابطه برقرار نخواهد کرد و نابودی‌اش را به انتظار نشسته و به زودی سرنوشت رژیم نژادپرست حاکم بر آفریقای جنوبی، برای رژیم اشغالگر قدس نیز رقم خواهد خورد و جمهوری اسلامی جزو اولین کشورهایی خواهد بود که با نظام سیاسی مستقل و مردمی فلسطین رابطه برقرار خواهد کرد.

اما در این میان، رابطه جمهوری اسلامی با امریکا که پس از انقلاب اسلامی برقرار بود، به دلیل سیاست‌های خصمانه دولت ایالات متحده در قبال انقلاب اسلامی و ملت ایران قطع گردید. شایان ذکر است که این امریکایی‌ها بودند که با برآوردهای راهبردی اشتباه، رابطه خود را با جمهوری اسلامی قطع کردند و لکن این قطع رابطه نه تنها رهبران انقلابی ایران و به ویژه حضرت امام خمینی (ره) را نگران نساخت، بلکه مورد استقبال هم قرار گرفت و رهبر کبیر انقلاب اسلامی طی پیامی خطاب به ملت ایران فرمودند: «ملت شریف ایران، خبر قطع رابطه بین ایران و امریکا را دریافت کردم. اگر کارتر (رئیس‌جمهور وقت امریکا) در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت به پاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بین‌المللی با یک چپاولگر عالم‌خوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک می‌گیریم، چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید امریکا از ایران است.»

از زمان قطع رابطه امریکا با ایران در سال 1358 تاکنون، دو دیدگاه متفاوت در این خصوص در کشور و بین نیروهای انقلاب و مسئولان جمهوری اسلامی وجود داشته است.

الف- دیدگاه مبتنی بر عدم مذاکره و رابطه مگر در صورت تحول در ماهیت نظام سیاسی امریکا.

ب- دیدگاه مبتنی بر ضرورت مذاکره و برقراری رابطه مجدد با امریکا با همین مختصات کنونی‌اش.

حضرت امام خمینی را باید پرچمدار دیدگاه اول دانست. امام(ره) با یک شناخت عمیق و درست با مبانی قرآنی از دولت ایالات متحده، امریکا را شیطان بزرگ نامیدند و با دلایل مستحکم دینی و عقلی، بر ضررها و خسارت‌های مذاکره و برقراری رابطه با امریکا تأکید داشتند.

دیدگاه حضرت امام (ره) از زمان آغاز مبارزاتشان تا پایان عمر در خرداد 1368، دیدگاهی کاملاً شفاف و روشن و بدون ابهام است. اساساً این مواضع صریح و قاطع امام (ره) در قبال امریکا طی سخنرانی علیه لایحه کاپیتولاسیون بود که منجر به تبعید ایشان به ترکیه شد. حضرت امام در آن سخنرانی تاریخی، بر این نکته تأکید داشتند که امریکا در سیاست خارجی‌اش، به مردم جهان سوم به صورت تحقیرآمیزی می‌نگرد و هر نوع وحشی‌گری را برای خود در مقابل آنها مجاز می‌داند. حضرت امام (ره) طی سال‌های قبل و پس از انقلاب، بیش از 4 هزار بار نام امریکا را برده‌اند که با مطالعه تمامی فراز‌های آن بیانات، می‌توان دریافت که چرا ایشان به امریکا لقب شیطان بزرگ را دادند و همگان را به مبارزه با این شیطان بزرگ فراخواندند.

حضرت امام (ره)، تنها یک شرط را برای مذاکره با امریکا مورد تأکید قرار داده‌اند و در این خصوص می‌فرمایند: «ما با امریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد.»

پس از رحلت حضرت امام (ره)، طی 25 سال گذشته حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی) نیز همانند رهبر کبیر انقلاب اسلامی، پرچمدار عدم مذاکره و رابطه با امریکا بوده و در مقاطع گوناگون به تبیین دلایل این موضع پرداخته‌اند. بررسی دیدگاه‌های مقام معظم رهبری در خصوص مذاکره و تعامل با امریکا نشان می‌دهد که معظم‌له نیز همانند حضرت امام (ره) دارای مواضعی شفاف، روشن، صریح و قاطع در این موضوع هستند. امام خامنه‌ای چون خمینی کبیر، امریکا را شیطان بزرگ، چپاولگر و ظالم دانسته و رابطه با امریکا را نه تنها مفید برای ملت ایران ارزیابی نمی‌کنند، بلکه معتقدند مذاکره و برقراری رابطه با امریکا به ضرر ملت انقلابی ایران خواهد بود.

اما از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، کسانی بودند که بر حفظ رابطه با امریکا و تعمیق آن پافشاری داشته و پس از قطع رابطه ایران و امریکا نیز معتقد بودند باید باب مذاکره و برقراری رابطه با امریکا گشوده شود. عمدتاً لیبرال‌ها، ملی‌گراها و عناصر متعلق به جریان روشنفکری غرب‌گرا چنین دیدگاهی را داشتند. در میان چهره‌های برجسته انقلاب افرادی چون هاشمی رفسنجانی دارای چنین دیدگاهی است. آقای هاشمی طی مصاحبه‌ای در پایان سال 1390 با فصلنامه مطالعات بین‌المللی در همین خصوص می‌گوید: «من در سال‌های آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم، برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیات‌تان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی هست که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با امریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با امریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. امریکا قدرت برتر دنیاست. مگر اروپا با امریکا، چین با امریکا و روسیه با امریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با امریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم تمام است.

حضرت امام (ره) به صورت غیرمستقیم در پایان سال 1367، پاسخ آقای هاشمی را دادند و این دیدگاه را به صورت مستدل و منطقی رد کردند. در دوره موسوم به اصلاحات، برخی از اصلاح‌طلبان تلاش کردند مقدمات مذاکره و رابطه با امریکا را برقرار نمایند، لکن به دلیل پافشاری مردم و نیروهای انقلاب بر اصول انقلاب و ضرورت تداوم استکبارستیزی از یک طرف و مواضع صریح ضدامریکایی رهبر معظم انقلاب اسلامی، این جریان در این خصوص ناکام ماند.

احمدی‌نژاد در اواخر دوره ریاست جمهوری‌اش و به ویژه در جریان آخرین سفر به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، نکاتی را بیان کرد که نشان داد دولت ایشان به نوعی به دنبال مذاکره با امریکا است. پیدایی چنین نگاهی در دولت احمدی‌نژاد، ارتباط مستقیم با مسائل هسته‌ای و فشار‌های غرب و به ویژه تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی داشت. راهبرد فشار- مذاکره غرب در قبال جمهوری اسلامی در موضوع هسته‌ای و نقش محوری ایالات متحده در اعمال فشار‌ها، عده‌ای از سیاست‌مداران ایرانی را به این جمع‌بندی رسانده بود که از طریق مذاکره با امریکا می‌توان مشکل تحریم‌ها را حل نمود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص پیدایی چنین نگاهی در دولت دهم و یازدهم در 28 بهمن 1392 فرمودند: «من امسال روز اول سال در مشهد مقدس در جوار مرقد ثامن‌الحجج اعلام کردم؛ گفتم من حرفی ندارم؛ یعنی از مسئولان و دولتمردان- دولتمردان آن دولت بعد هم دولتمردان این دولت- فکر می‌کنند در قضیه‌ هسته‌ای ما با امریکایی‌ها مذاکره کنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خوب، اصرار دارید شما، در این موضوع بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولی در همان سخنرانی اول سال گفتم من خوش‌بین نیستم؛ مخالفتی نمی‌کنم اما خوش‌بین نیستم.»

آقای روحانی از جمله کسانی بود که قبل از انتخابات ریاست جمهوری و در دوره تبلیغات انتخابات، بر ضرورت مذاکره با امریکا تأکید داشت. ایشان در اردیبهشت 1392 در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفت: «هنر این است که ما تهدید را به آسیب و آسیب را به فرصت تبدیل کنیم، از این رو مذاکره با امریکا امکان‌پذیر و شدنی است، اما سخت است. هر چند بنده معتقدم مذاکره با امریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست؛ چرا که اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از امریکا هستند. از این رو دولت آینده باید بتواند رابطه ایران و امریکا را از حالت تخاصم به مرحله تنش که یک مرحله پایین‌تر است برساند.»

بر اساس چنین نگرش‌هایی بود که مقام معظم رهبری با اعلام سیاست نرمش قهرمانانه، اجازه مذاکره در موضوع هسته‌ای با امریکا را دادند. دولت یازدهم با تمرکز بر سیاست خارجی و به ویژه مذاکره با امریکایی‌ها به صورت دوجانبه یا چندجانبه، تصور می‌کرد مشکل تحریم‌ها حل خواهد شد؛ لکن در عمل مشخص شد که امریکایی‌ها از طریق همین مذاکرات، به دنبال زیاده‌خواهی‌های خود بر اساس همان خلق و خوی استکباری هستند.

اکنون پس از یک سال مذاکره دولت یازدهم با گروه 1+5 و خصوصاً امریکایی‌ها مشخص شده که این مذاکرات به دلیل پافشاری امریکایی‌ها بر خواسته‌های نامشروعشان به نتیجه نخواهد رسید.

مقام معظم رهبری چندی پیش در دیدار مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور در همین رابطه فرمودند: «عده‌ای اینجور وانمود می‌کردند که اگر با امریکایی‌ها دور میز مذاکره بنشینیم، بسیاری از مشکلات حل می‌شود، البته ما می‌دانستیم اینجور نیست، اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرده.» معظم له تفاوت مذاکرات دردولت یازدهم نسبت به گذشته و نتایج آن را در همین دیدار اینگونه شرح می‌دهند: «در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود، اما در یک سال اخیر به خاطر مسائل حساس هسته‌ای و تجربه‌ای که مطرح شد انجام شود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماس‌ها، نشست‌ها و مذاکراتی داشته باشند، اما از این ارتباطات نه تنها فایده‌ای عاید نشد، بلکه لحن امریکایی‌ها تندتر و اهانت‌آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات و مذاکرات و در تریبون‌های عمومی بیان کردند.»

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی از این مذاکرات یک ساله با امریکایی‌ها به عنوان یک تجربه ذی‌قیمت یاد کردند و فرمودند: «این یک تجربه ذی‌قیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکایی‌ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.»

 

مطلب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد وخبر گزاری فارس صرفا آن را باز نشر کرده است